دوست خوبم



دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم خانواده یک دختر برام انتخاب کردن من هم دقت نکردم که این قیافش چطوری تا یک روز قبل عروسی گفتم عکسش ببینم وقتی عکس عروس دیم یکدقعه شوکه شدم یک دختر بود صورت کک مکی و سرخ با موها قرمز خیلی هم بدشکل کار از کار گذشته بود راه برگشت هم نداشتم گفتم حالا چکار کنم چطوری با این یک عمر زندگی کنم تو این جریانات بودم که از خواب پردم .



امروز شنیدم یکی از بهترین همکاران و دوستان از شرکت رفته خیلی ناراحت شدم از رفتنش ولی بازم ارزو میکنم که جای خوبی رفته باشد / موفق باشید همکار و دوست عزیزم .

این دل لامصب هم به هر که عادت میکنه طرف سریع میره اون از صبا خانم و خیلی خانم ها دیگه که باهم دوست بودیم  و این هم از همکار .

دیگه دل ما هم همین شده  


من دیروز از بندر  حرکت کردم امروز صبح رسیدم خانه بعداز ظهر آمدیم خانه برادر بزرگم که جا پدرم .با خواهرم و بردارم آمدیم بعد خانواده مرد آمدن از بیرون پنجره دیدمش یکدفعه شوک عجیبی بهم وارد شد داماد بود یک شوک بزرگی بهم وارد شد بعد که وارد شد من هم روبوسی بسیار سرد باهاش کردم آمدن نشستن من هم یک کلمه حرف زدم چند بار دختر خاله ازم پرسید من هم به سردی جواب دادم چایی خوردم و گفتن ما دیگه بریم خواهرم رفت اتاق وسایل برداره من هم رفتم تو بهش گفتم نظرچی یکدفعه گفت نظر خودت چی . تا آخر که دیگه من هم گفتم بیخیال . وقتی که خواهر هم رفت دلم گرفت یک کم مانده بود گریه کنم الان هم نشستیم خانه داداش شب بریم خانه بردار داماد شام و دیگه تمام 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

بدیهه سرایی قاب چوبی one direction is my life Lisa سلامت فروشگاه اینترنتی لاوان شاپ تهویه نوین ایرانیان عسل سیتی سئو وبسایت